شهر مشکان مرکز بخش پشتکوه، شهرستان نی‌ریز، استان فارس در جنوب ایران. این شهر در فاصله ۳۰۳ کیلومتری یزد، ۳۰۷ کیلومتری کرمان و ۳۰۵ کیلومتری شیراز قرار دارد.
بخش پشتکوه واقع در ۵۴ کیلومترى شمال نیریز به طول جغرافیایى ۲۰ ۵۴ و عرض جغرافیایى ۲۹ ۲۹ و ارتفاع ۲۳۵۰ مترى، از روستاهاى کهن فارس است . در تقسیمات جدید کشوری به شهر تبدیل شده‌است. این شهر دارای آب و هوایی سرد است این شهر به وسیلهٔ کوههای زیادی احاطه شده‌ است قله‌های اطراف مشکان عبارتند از جهسک که مردم از ان به عنوان سنبل صلابت یاد می‌کنند دیگری لاله زرد ویکی هم سر سفید که اغلب پوشیده از برف است همچنین مروارید وخیلی کوههای دیگر به اعتقاد خیلی دلیل پیشرفت کم این شهر همین احاطه شدن آن به وسیلهٔ این کوهها وبن بست بودن آن است جمعیت این شهر حدود ۹۰۰۰نفر طبق سر شماری سال ۱۳۸۵بوده‌است این شهر دارای تفرجگاهای زیادی از جمله:تفرجگاه کشوری تفرجگاه سیرج تفرجگاه سرسبز تفرجگاه لایه بند تفرجگاه جاشترگ و... است. همچنین بیت و اجاق عالم گرانقدر آیت‌الله سید محی الدین فال اسیری نیز پذیرای میهمانان عزیز است که به زودی در لیست آثار ملی ثبت خواهد شد. تعدادی از روستاهای مشکان شامل: دهچاه غوری بهویه معدن کهتویه است.
پیشینه تاریخی مشکان
در منابع جغرافیایى و تاریخى سده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى سوم تا هشتم هجرى قمرى از روستایى با نامهاى «ماسکانات»، «ماشکانات»، «مسکانات»، «مشکانات»، «میسکانان» و «میشکانات» یاد شده است.
اطلاعات داده شده مربوط به یک مکان است و تقریبا با مُشکان کنونى مطابقت دارد. نخستین منبع المسالک و الممالک است که تحت عنوان «میسکانان»، از آن یاد کرده و آن را در هشت فرسنگى صاهک [ احتمالاً چاهک ] گفته است . اصطخرى آن را مُشکان با مسجد منبردار و از شهرهاى جَوْبَرَقان خوانده است .
در صوره الارض، حدود العالم و احسن التقاسیم به نام هاى «ماشکانات»، «مشکانات» و «مسکانات» آمده و از شهرهاى دارابگرد دانسته شده است .
ابن بلخى تحت عنوان «میشکانات» گفته است: «ناحیتى است از نیریز و سبیل آن سبیل نیریز است در همه احوال و به روایتى چنان است کى خیره و نیریز هم از کوه دارابجرد است. »
لسترنج با توجه به عبارت آخر ابن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بلخى، پنداشته که ابن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بلخى میشکانات را همان خیر دانسته است .
در معجم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌البلدان از مکانى با عنوانِ «ماسکنات» در فارس یاد شده  که به احتمال منظور مشکان است.
مطالبى را که زرکوب شیرازى در شیرازنامه و حمدالله مستوفى در نزهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌القلوب درباره آن آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، نشان از اهمیت و آبادانى آن در سده هشتم هجرى قمرى دارد. به گفته زرکوب شیرازى: «میشکانات هم از کوره دارابجرد است، ولایت و صوبى معمور به غایت آبادان و نعمت در او ارزان و فراوان امراء و اشراف، احشام در آن نواحى اختیار مقام داشتندى و هر سال مدتى بدان صوب میل کردندى.»
حمداللّه مستوفى نیز آن را «ناحیتى معمور» و از توابع نیریز خوانده که در «آب و هوا و حاصل مانند آن» نیست .